جدول جو
جدول جو

معنی بان یاران - جستجوی لغت در جدول جو

بان یاران
دهی از بخش گوران شهرستان شاه آباد در 17 هزارگزی شمال باختری گهواره و 2 الی 6 هزارگزی باختر رود خانه زمکان، سکنه 455 تن، محصول آن غلات و لبنیات، شغل مردم، زراعت و گله داری و راه آن مالرو است، ساکنین آن از تیره قلخانی بهرامی هستند، بان یاران 4 آبادی کوچک نزدیک به هم است و نام و تعداد سکنۀ هریک بشرح زیر است: امیر حق مراد 21 تن، عزیزمراد 700 تن، میرزا حسین 100 تن، تیمور 70 تن، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بانگداران)
درحال بانگ زدن. بانگ زنان. در حال داشتن بانگ و فریاد: ایشان (قوم لوط) بانگداران از سرای او (لوط) بیرون آمدند. (تفسیر ابوالفتوح ج 3 ص 89)
لغت نامه دهخدا
(غِ)
نام یکی از باغهای اصفهان. یکی از چهارباغ معروف اصفهان که مساحت هر کدام کمتر از یک هزار جریب نبوده است: و بر دروازۀ هر کدام کاخی بلندبر آورده اند... و آن باغها عبارت است از باغ فلاسان و باغ احمد سیاه و باغ کاران و باغ بکر. (از روضات الجنات چ تهران ص 4). پایۀ هر دو قصرش (قصور باغ کاران) بر سر هرمان حرم حرمت دیده... یکی مشرف بر کنارزند رود روان، دیگر محاذی شهر مبنی بر شارع و میدان،... صحن حصنش فراخ چون سینه و حوصلۀ کریم. (از ترجمه محاسن اصفهان ص 28). شاه شجاع (مظفری) در زمان نهضت پدر به فیروزان که یک منزلی اصفهان است نزول کرد، بعد از آن در جوار باغ کاران که به باروی شهر متصل است نقل کرد. (تاریخ گزیده چ عکسی ص 670) :
مرا هوای تماشای باغ کاران است
که پیش اهل خرد خوشترین کار آنست.
آوی (مترجم کتاب محاسن اصفهان).
آب حیوان است گویی پیش بستان ارم
زنده رود او که دارد باغ کاران بر کران.
سعدالدین سعید هروی (از ترجمه محاسن اصفهان).
هر که اکنون به باغ کارانست
گو نگه دار جا که کار آنست.
خجندی (از ترجمه محاسن).
گر چه صد رود است در چشمم مدام
زنده رود و باغ کاران یاد باد.
حافظ
لغت نامه دهخدا
(بِ)
ده کوچکی است از دهستان سریزن بخش ساردوئیۀ شهرستان جیرفت در 15هزارگزی جنوب راه مالرو جیرفت به ساردوئیه. سکنۀ آن 5 تن است. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا